گفت :
نیستم!
-همانی که بود برای همیشه ی ماندن-
رفت...
تا فلسفه ی عشق
به اثبات نرسد!
و تصویر بلوغ ذهن
کثیف تر شود!
میان اشفتگی هایت
میان قنوت دستانت همبستر باش!
تا سرود غم چشمان التماست را تیره نکند.
بالا تر از اینجا
خیلی بالا تر
-کسی که نهایت عشق را خوب
خوب
خوب می فهمد-
به حتم می گرید برای شکستگی دلی که شاعر شد!!!!!!!
پس بنویس:
خدا در قلب من است!!!!
«سودابه»
تاریخ : سه شنبه 87/10/10 | 12:44 عصر | نویسنده : سودابه افسر بهادری | نظرات ()